معنی از معابد شهر پکن

حل جدول

از معابد شهر پکن

معبد آسمان


پکن

پایتخت کشور چین


میدان اصلی پکن

تیان آنمن


نام قدیم پکن

خانبالغ

لغت نامه دهخدا

پکن

پکن. [پ ِ ک َ] (اِخ) خانبالغ. رجوع به پکینگ شود.


معابد

معابد. [م َ ب ِ](ع اِ) ج ِ مَعبَد.(ناظم الاطباء). ج ِ معبد، به معنی عبادتخانه های کفار.(غیاث)(آنندراج). عبادتگاهها. پرستشگاهها: و دیگر نواحی از آن دیار بستد و معابد و بیع و کنشتهای ایشان خراب کرد و بجای آن مساجد بنیاد نهاد.(ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 40).به تقلید اسلاف در آن معابد نیازمند شده.(ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 414). و اضعاف آن بر عمارت مساجد و معابد و اربطه و مدارس و قناطر و مصانع و مزارات متبرک و بقاع خیر صرف کرده است.(المعجم چ دانشگاه ص 15). کلیسا و معابد ایشان که از سنگ برافراخته بودند با خاک برابر افتاد.(ظفرنامه ٔ یزدی). و رجوع به معبد شود. || ج ِ عبد.(منتهی الارب)(آنندراج)(ناظم الاطباء). جمعالجمع عبد.(اقرب الموارد).

فرهنگ عمید

معابد

معبد

فرهنگ فارسی آزاد

معابد

مَعابِد، عبادتگاه ها (مفر: مَعبَد)،

فرهنگ معین

پکن

(پَ کَ) (اِ.) نک ارزن.


معابد

(مَ بِ) [ع.] (اِ.) جِ معبد؛ پرستش گاه ها.

مترادف و متضاد زبان فارسی

معابد

پرستشگاهها، معبدها، عبادتگاهها

فرهنگ فارسی هوشیار

معابد

جمع معبد، عبادتگاهها، پرستشگاهها


پکن

(اسم) ارزن.

واژه پیشنهادی

نام قدیم پکن

نام قدیم پکن خان بالغ نیست بلکه خان بالغ هستش به معنی چشمه خان کلمه ترکی هست


قدیمی‎ ترین مسجد در شهر پکن

مسجد نیوجی چین

معادل ابجد

از معابد شهر پکن

702

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری